با عضویت در خبرنامه مطالب را در ایمیل خود دنبال کنید

تحصیل در خارج از کشور و واقعیت های آن؛ تجربه ای عینی از انگلستان: خدمت به کشور کار هر مدعی نیست. خون دل باید خورد.

دکتر طاهر حبیب زاده

دکتری حقوق فناوری اطلاعات- انگلستان

عضو هیات علمی دانشکده معارف اسلامی و حقوق دانشگاه امام صادق (ع)

آی. دی. تلگرام و اینستاگرام: @drtaherhabibzadeh

افراد زیادی سودای تحصیل در خارج از کشور در سر دارند اما کمتر با واقعیت ها آشنا هستند. واقعیت را بایست از زبان کسی شنید که این مسیر را از صفر تا صد رفته است و در عین حال، صادقانه همه واقعیات را در اختیار می گذارد. غالبا نمی دانند که تحصیل در خارج مستلزم پیروزی در سه مرحله جنگ است:
جنگ اول، اخذ پذیرش از یک دانشگاه برتر جهانی در یک زمینه علمی جدید و مورد نیاز کشور با جمع کردن همه شرایط مدرک تحصیلی و زبان و پشتوانه مالی.
جنگ دوم، ماندن در خارج و تحصیل در حد عالی و کسب موفقیت ملموس.
جنگ سوم، بازگشت به کشور و یافت جایگاه مطلوب برای انتقال دانش و خدمت.

در همین ابتدا دو تصور کاملا غلط را باید اصلاح کرد: اول – در خارج کسی برای شما فرش قرمز پهن نکرده است دوم – در داخل هم کسی برای شما فرش قرمز پهن نکرده است. مسیری است بسیار پرزحمت و پرهزینه. برای امثال اینجانب که به هزینه شخصی تحصیل کرده است و صفر تا صد مسیر را رفته و تازه به همه آنچه هدف از تحصیل در خارج بوده است، دست یافته است، همانطور که رفتن به خارج برای تحصیل در یک زمینه علمی مورد نیاز کشور، یک جهاد علمی است، برگشت به کشور، جهاد بزرگتری است! تازه اگر با همان آرمان ها تا آخر بمانید. تازه اگر با همان آرمان ها تا آخر بمانید. خیلی ها با آرمان خدمت به کشور، به خارج رفته اند اما ورقی قدری زرق و برق و فرصت های شغلی در خارج را دیدند، کم رمق شدند. دلشان نیامد به کشور بازگردند. و گفتند: از اینجا هم می توان خدمت کرد! مثل خیلی مواقع که احساس تکلیف می کنیم، اما در واقع تکلیفی نداریم، فقط احساس تکلیف است، نه عقلانیت تکلیفی. تحصیل در خارج مسیری دشوار و هزینه بر است. همین که بتوانید مثلا برای یک دوره دکتری حدود ۴ سال در یک فرهنگ دیگر، غربت تحمل کنید، یک استعداد خاصی می طلبد؛ برخی افسرده می شوند. استعداد تحصیلی بسیار بالا، مدیر بودن، جیب پربودن، با برنامه بودن، نیازمندی های دیگری است.
این روزها برای رفتن از من بسیار سوال می کنند. از جنس و نوع سوالاتشان می توان حدس زد که گرفتار احساسات و جو شده اند و از واقعیت ها غافل. گمان می کنند تحصیل در خارج مثل رفتن به یک مسافرت توریستی که یک راهنما همراه مسافر است و آنها را برای دیدن جاذبه های گردشگری می برد، در هتل های عالی استراحت می کنند، همه سرویس های به موقع انجام می شود و بعد از چند روز با یک چمدان سوغاتی به کشور می آیند و از تجربه خارجی شان به به و چه چه می کنند. نخیر! شما حتی گاهی وقت نمی کنید از کتابخانه دانشگاه بیرون بروید و برای شام تان چیزی بخرید. در خیابان قدم می زنید اما به فکر تکلیف سختی هستید که باید فردا به استاد تحویل دهید و این چرخه چند سال تکرار می شود.
بعد از چند سال تحصیل سخت، چه به دست می آید و از شما چه می ماند؟ دریافت مدرک دکتری که آن هم اگر در یک زمینه مورد نیاز کشور باشد و در داخل کم رقیب، می ارزد؛ و از شما یک جانی خسته، به طوری که برخی می گویند بعد از تحصیل در خارج، یک سال فقط بایست استراحت کرد (من فقط دو روز بعد از اخذ دکتری، تدریس را شروع کردم). مهمتر اینکه اگر در دانشگاه های درجه یک دنیا تحصیل کرده باشید که توصیه اکید هم بر این است (دانشگاه من جز ۳۰ دانشگاه برتر جهان بود)، علاقه شما، استادی در دانشگاه است، اما گمان می کنید فرش قرمز پهن کرده اند؟ خیر! تازه باید جنگ سوم را بکنید تا به جایگاه مطلوب تان دست یابید، البته اگر بیابید.
گاهی سال ها باید صبر کنید و کار علمی و پژوهشی فشرده، تا شاید مطلوب تان به دست آید. کم نیستند کسانی که می آیند و بعد از چند صباحی دوباره به خارج باز می گردند. و کم نیستند کسانی که از همان ابتدا نمی آیند و تجربه دیگران را آیینه خود قرار می دهند. اما من آمدم. و بعد از دو مقطع تحصیلی ارشد و دکتری در خارج در همان آرمان خدمت به کشور ماندم و فقط دو روز بعد از دفاع دکتری به کشور بازگشتم؛ گرچه فرصت های خیلی عالی در خارج داشتم، اما آرمانم به من اجازه نداد، بمانم. در پاسخ عزیزانی که می گویند دوباره برگردید به چند سال قبل، باز هم برمی گردید به کشور؟ می گویم: به قطع دوباره می روم، و به قطع دوباره باز می گردم به کشورم.
اگر شما آرمانی فکر نکنید و ملی نیاندیشید و مساله تان رشد کشور نباشد، دلیل چندانی برای بازگشتن ندارید! همانجا می مانید و فعالیتی می کنید. چه دلیلی دارید؟ مگر اینکه بار غربت سنگین باشد و برای همجواری با خانواده و اقوام، برگردید و یا بخواهید یک بیزنس یا فعالیت خصوصی اما درآمد زا راه بیاندازید. و اگر برای همین اهداف با هزینه شخصی به خارج بروید، در همان زمان رفتن، آنقدر سبک و سنگین می کنید که نرفتن را بر رفتن ترجیح می دهید. تجربه عینی من که صفر تا صد مسیر را شخصا پیموده ام از اخذ گذرنامه تا اخذ مدرک دکتری حقوق آی.تی، می گوید: خارج رفتن فقط برای اهداف علمی که در رشد کشور موثر است می ارزد و از شرایط اصلی آن تحصیل در رشته هایی است که کشور نیاز دارد، و لاغیر.
این همه آن چیزی است که تجربه عینی و ده ها تجربه دیگری که از نزدیک دیده ام، دیکته می کند. بماند که خدمت به کشور کار ساده ای نیست. خیلی ها ادعا کرده اند، اما بریده اند و رها کرده اند، به هر دلیلی. مثلا تحصیلات به نتیجه موفقیت آمیز نرسیده تا تولید کننده باشند، با کلیت نظام سنخیت نداشته اند (اختلاف ایدئولوژي)، اجر و قرب ندیدند و کسی تحویل شان نگرفت، هزینه انجام شده را هم نمی توانند دربیاورند (نگاه مادی)، فرصت های بهتری در خارج پیشنهاد شده (منفعت طلبی پنهان)، فشار خانواده ها مانع شده تا به انگیزه خدمت به کشور برگردند و …
خلاصه: که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها.
خدمت به کشور کار هر مدعی نیست. خون دل باید خورد.
برخی با بورسیه داخل به خارج می روند و متعهدند بعد از اخذ مدرک برای خدمت به کشور بازگردند. بدیهی است که پول بیت المال را صرف کرده اند و باید به تعهدشان عمل کنند. این دسته محکوم به بازگشت اند. گرچه در میان آنان هستند کسانی که نمی آیند. چون ماندن در خارج، صرفه خوبی برای خود و فرزندان شان دارد. نهایتا تضامنین آنها به اجرا گذاشته می شود…
برخی نیز انگیزه مهاجرت دایمی دارند. قضاوت نمی کنم. اما زندگی در خارج کشور، بسیار دشوار است. چه بسیار افرادی را دیده ام که با قرص افسردگی در خارج مانده اند و از روی تعصب روی بازگشت ندارند.
در حال حال، خطابم در این نوشته جامعه علمی است. سایرین، تصمیم با خودشان.

در پایان چند توصیه را ضروری می دانم:
✍️ توصیه اول – آنچه از علم بهتر است تجربه است (امام علی ع). از تجربه دیگران استفاده کنیم.

✍️ توصیه دوم – داده ها را از کسانی بگیریم که راه رفته اند و صادقانه طبق واقعیات سخن می گویند.
✍️ توصیه سوم_ استاد خوب آن است که دانشجو را در ساحات مختلف تربیت کند نه اینکه فقط انتقال دانش دهد که از هر جای دنیا شدنیست. تربیت محتاج حضور است و مهم تر از آموزش، و جایگزین ندارد.
✍️ توصیه چهارم_ اولویت همیشه کشور، تقدیم تربیت بر تعلیم است. کم نیستند اهل علم که به کشور ضربه می زنند چون تربیت نشده اند. کسانی که می گویند در خارج می مانیم و خدمات علمی را به کشور می دهیم، بی راه می گویند. توجیه می کنند. ضمن اینکه نمی توانند در تربیت، نقش داشته باشند، چند روز دیگر، شور و شوق آموزشی شان نیز از سر می رود و شعار خدمت به کشور به حاشیه رانده می شود! دیدم که می گویم. مگر آنکه در خارج نشسته است زندگی کاری و شخصی ندارد که بنشیند و از راه دور به کشور خدمت کند! قطعا مزاح می فرمایید. اگر آنچنان شوق خدمت به کشورش را دارد، تردید نکنید که بر می گردد. از آن گذشته، یک خارجی هم تاحدودی این خدمات علمی را می دهد. امروزه فضای مجازی پر است از اطلاعات از هر نوع در هر زمینه ای. خدمت یعنی آستین بالا زدن و وارد میدان عینی شدن. آدرس غلط ندهیم.
✍️ توصیه پنجم– لطف تحصیل در خارج به تحصیل در رشته های جدید و تحمل زحمت فراوان تحصیلی است نه صرف اخذ مدرک. ای بسا یک تحصیل کرده داخل به خاطر زحمت و استعداد بالا بیشتر از یک تحصیل کرده خارج که کمتر زحمت کشیده، خدمت کند. لذا اگر به هر دلیلی امکان تحصیل در رشته های مورد نیاز در خارج از کشور را ندارید، در رشته های رایج در داخل تحصیل کنید و در کنار آن سعی کنید آثار علمی  در یکی از رشته های مورد نیاز کشور را تهیه  و به دقت تمام مطالعه کنید و قلم بزنید. نتیجه می گیرید. تضمین می کنم. پیش فرض آن، تقویت زبان انگلیسی است. به همین جهت است که دوره بنیادین زبان انگلیسی را طراحی کردم تا محرومان از داده های خارجی، به راحتی بتوانند از آثار خارجی حقوقی بهره ببرند. برای دیدن دوره بنیادین اینجا (مدرسه حقوق) کلیک کنید.

? در آخر: در نظر داشته باشیم که تحصیل در خارج، فقط درس خواندن نیست، با قدری دقت و تیزبینی و تفکر، می تواند مصداق سیروا فی الارض باشد و و با دیدن سرزمین ها و سیستم ها و افراد و قومیت های دیگر در تعمیق جهان‌بینی و حتی توحید انسان تاثیر بگذارد. ین مزیت در داخل به دست نمی آید. لکن:
رفتن به کنفرانس های بین المللی یا فرصت های مطالعاتی یا دوره های آموزشی کوتاه مدت خارجی می تواند (قدری) این ویژگی مثبت را برآورده کند.

توجه: سابقا مصاحبه مفصلی در این زمینه داشتم که می توانید اینجا بخوانید یا در لینک زیر:

مصاحبه جامع تحصیلی با جناب آقای دکتر طاهر حبیب زاده: مسیری که آمده ام (چالش ها، تجارب،‌نگرش ها) …

????

  • تاریخ انتشار: 3 آذر 1400
  • تعداد بازدید: 2537
  • بدون دیدگاه