دکتر طاهر حبیب زاده
دکتر طاهر حبیب زاده
عضو هیات علمی دانشکده حقوق، دانشگاه امام صادق علیه السلام
آی.دی تلگرام و اینستاگرام: @drtaherhabibzadeh
تامین مالی مهمترین موضوع در راه اندازی یک کسب و کار است و اساسا بدون سرمایه امکان حرکت در دنیای تجاری و کسب و کار وجود ندارد. سیستم سنتی حقوق، با مفهومی به نام شرکت سهامی عام آشناست. در این نوع شرکت ها، موسسان باید مقداری از سرمایه لازم را از عموم مردم دریافت کنند. به تعبیر دیگر، مشارکت عموم مردم در تاسیس چنین شرکتی یک الزام است و به زبان حقوقی یک قاعده آمره است. بدیهی است که مردم شرکت کننده در پذیره نویسی (یعنی آگهی دعوت به سرمایه گذاری در شرکت سهامی عام)، سهامدار شرکت تلقی می شوند و در نتیجه در سود و زیان شرکت سهیم اند.
در کنار این مدل سنتی، در دنیای سرمایه گذاری روش جدیدی برای حضور عموم ابداع شده است که از جهتی به مانند شرکت سهامی عام عمل می کند و از جهاتی دیگر کاملا متفاوت از آن است. نام این روش کراود فاندینگ crowdfunding نام دارد که از سال ۲۰۰۸ پیرو بحران های اقتصاد جهانی معرفی شده است تا راه کاری باشد برای تامین مالی در شرایطی که نهادهای مالی مانند بانک ها وضعیت مالی وخیمی داشتند. در زبان فارسی به «تامین مالی جمعی یا تامین مالی از طریق مردم» قابل ترجمه است.
در این روش، شخصی که به دنبال سرمایه است، مانند استارتاپ ها یا صاحبان دستاورد مانند یک اختراع که در صدد راه اندازی کسب و کار خود هستند ولی سرمایه کافی ندارند، از عموم مردم دعوت می کنند تا یاری اش کنند. نمونه های بسیار قدیمی دعوت از مردم در کارهای خیریه مانند ساخت مسجد یا پل یا مدرسه است که هر کس بسته به توان خود کمک مالی می کند. نمونه عینی هم در سال ۱۸۸۴ گزارش شده است که در آن سال در آمریکا اعلام شد که امکان مالی برای اتمام ساخت مجسمه آزادی وجود ندارد. در عرض چند ماه بالای ۱۰۰ هزار دلار با کمک های اندک ۱ دلاری مردم تامین شد.از اینگونه کمپین ها و دعوت ها فراوان است. تا اینجا، این نوع کمک طلبی به مانند «گدایی» است. تفاوتی که وجود دارد انگیزه مردم در چنین کمکی است. در شرکت های سهامی عام، مردم سهامدار شده و از منافع احتمالی به نسبت سهم خود سود می برند. در کمک به گدا، مردم دارای انگیزه معنوی هستند و بازگشتی مالی از طرف گدا وجود ندارد. در روش کراود فاندینگ crowdfunding «غالبا» مردم نه سهامدار در کسب و کار هستند و نه بدون دریافت هیچ منفعتی؛ بلکه سرمایه پذیر متعهد می شود که ما به ازایی به مردم کمک کننده برگرداند. این ما به ازا در قالب هدیه است یا امتیازات مشخصی، مانند اینکه مردم شرکت کننده می توانند مقداری از محصول سرمایه پذیر را به رایگان دریافت کنند یا با تخفیف خوبی از محصولات سرمایه پذیر تا سقف مشخصی بخرند یا نام کمک کننده در تبلیغات سرمایه پذیر درج شود که خود نوعی منفعت برای شرکت کننده است. البته ممکن است شرکت کننده رایگان، مساعدت کنند و در واقع کمک مالی خود را ببخشند یا قرض کوتاه مدت یا بلند مدت دهند (باید مراقب ربا نشدن این قالب بود) یا به مانند شرکت، سهامدارانه (مشارکتی) عمل کند. هر یک از این قالب ها بستگی به این دارد که سرمایه پذیر با چه سیاست و قالب های ممکن برای مساعدت مالی وارد شود.
با توضیحات بالا و نظر به ساختار و قالب های اجرایی crowdfunding، در اینکه ماهیت حقوقی قراردادهای crowdfunding چیست، ابهام خاصی وجود ندارد. باید دید سیاست سرمایه پذیر چیست. اگر به عنوان هدیه می خواهد، نام آن عقد هبه است. اگر به عنوان قرض دریافت کمک می کند، نام آن عقد قرض است. اگر به عنوان امتیاز مشخصی وارد قرارداد می شود نام آن عقد نامعین ذیل ماده ۱۰ قانون مدنی است. اگر به مانند سهامداری در صدد مشارکت با مردم است نام آن قرارداد مشارکت تجاری است که اگر در قالب یکی از شرکت های تجاری مقرر در قانون مدنی ثبت نشود، در رابطه با اشخاص خارج از مشارکت طبق ماده ۲۲۰ قانون تجارت ایران، در حکم شرکت تضامنی محسوب می شود.
ممکن است در برخی از کشورها، نهادهای دولتی به موضوع crowdfunding وارد شوند و مقررات یا تضمیناتی برای تامین کنندگان ارایه کنند. مثلا اجاره ندهند در هر قالبی crowdfunding صورت گیرد یا برای کسب و کارهای با برنامه و با پلان تجاری مطلوب، امتیازات و کمک هایی مانند تضمین ما به ازای اعلامی از سوی سرمایه پذیر برای تامین کنندگان قائل شوند (در ایران هم سخن از این بود که وزارت تعاون چنین برنامه ای را در نظر دارد).
ممکن است سوال شود که اگر کسی توان مالی برای راه اندازی کسب و کار ندارد چرا باید از مردم تقاضای کمک کند؟ بهتر نیست کسب و کار را رها کند؟ پاسخ این است که صاحب کسب و کار مورد نظر دارای توان فکری است که دستاورد قابل تجاری سازی را خلق کرده است و بسیار مهم تر از توان مالی است؛ و لذا نباید به مانند گدا به صاحب کسب و کار نگاه کرد. علاوه بر این، شرکت در چنین دعوتی نوعی فرهنگ توسعه اقتصاد جمعی است، یعنی هر کس در یک جامعه هر توانی دارد عرضه کند تا اقتصاد و کسب و کار رونق یابد، اگر کسی صاحب دستاورد فکری است و دیگران دارای پول، با تجمیع توان خود، و لو اندک، به خلق کسب و کار جدید و رونق اقتصادی مساعدت کنند.
نکته آخر این است که در ایران نهادهایی برای انجام crowdfunding تشکیل شده اند که به عنوان واسطه بین سرمایه پذیر و تامین کنندگان عمل می کنند مانند حامی جو، فاندلی، دونِیت، خیریه همت (که اولویتش حمایت از خانوادههای نیازمند میباشد) سامانه تامین مالی جمعی کارن کراد. در سطح جهانی هم می توان از Gofundme نام برد.