با عضویت در خبرنامه مطالب را در ایمیل خود دنبال کنید

تاملی در فن دفاع: شگردهای رای گیری از محکمه یا هنر تطبیق واقعیت ها با متون قوانین؟

طاهر حبیب زاده (کانال تلگرام، سروش و ایتا: @mashk_law)

عبارت «فن دفاع» بدون اینکه نیاز به تبیین و تفسیر باشد خود به خود گویای ماهیت خود است. اما آنچه رایج است بیشتر به شگردهای دفاع در محکمه نظر دارد که گاهی همین شگردها از نظر اخلاقی مردود است. تا جایی که بنده برخی نوشته ها و سخنرانی ها را دیده است فن دفاع چیزی غیر از آن است که قوانین انتظار دارد. مثلا گفته می شود اگر شما از موضع برتر در پرونده برخوردار بودید از روش تهاجمی استفاده کنید یا در مذاکرات میز مذاکره را ترک کنید، چرا که طرف مقابل ادله یا موضع ضعیف تری دارد و به دنبال شما خواهد آمد! یا گفته می شود با صدای رسا صحبت کنید بدون اینکه تپق بزنید یا استرس داشته باشید. اینها بخشی از شگرد هایی هستند که در دنیا و در دوره های حرفه ای تدریس می شود و از آنها به فن دفاع یا فن مذاکره یاد می شود.

مدت ها پیش برخی مخاطبان از بنده خواستند در خصوص فن دفاع ورکشاپی داشته باشم. مطالعه کلی و قدری تامل بنده را به این نتیجه رساند که فن دفاع به آن معنی که در دنیای امروز مرسوم است و حتی کتاب هایی نوشته شده است، چیزی نیست که مورد قبول من باشد. به نظر می رسد در محکمه جامعه اسلامی، باید فن دفاع را بازتعریف کرد و از شگردهای دور زدن و تلاش های همه جوره و حتی موذیانه و توسل به هر ابزاری برای بردن رای محکمه شدیدا اجتناب کرد، چیزی که می توان گفت در غرب و شرق به ارزش تبدیل شده است و همه هم و غم وکیل این است که به هر قیمتی باشد به نفع موکل خود رای تحصیل کند و لو اینکه موکل وی کسی باشد که وارد یک کلیسا شده و ده ها نفر را به رگبار بسته است؛ تلاش می کند تا به نوعی محکمه را متقاعد کند که موکل وی در حالت نرمال روانی نبوده است حتی اگر لازم باشد دروغ های عجیب و غریب سر هم کند، تا شاید بتواند مجازات سبک تر یا حتی حکم به تبرئه اش را بگیرد. اسم این روش ها را گذاشته اند: فن دفاع! حتی جلوه ای ارزشی به آن داده و  گاهی از «هنر فن دفاع» نیز یاد می کنند.

آیا ما در محکمه ای که اساس آن بر آموزه های اسلامی استوار است، قاضی آن مسلمان و اصحاب دعوی نیز، مجاز به این گونه دفاعیات هستیم (صرف نظر از ایراداتی که برخی بسیار مهم و اساسی هستند و به نحوه عملی رسیدگی در محاکم ما وارد است)؟ قطعا خیر.

(کانال تلگرام، سروش و ایتا: @mashk_law)

به نظر بنده فن دفاع در محاکم ما در دو مرحله خلاصه می شود و از این لحاظ محتاج هیچ گونه کارگاه یا سخنرانی خاصی نیستیم:

۱. دفاع قبل از محکمه و ۲. دفاع در محکمه.

در مرحله اول، من وکیل نباید پرونده ای را که تشخیص می دهم موکل مورد انتظار بی حق است بپذیرم، تا بعدا مجبور نباشم به هر قیمتی از عملکرد وی دفاع کنم. دوستی دارم که از دسترنج برخی از وکلا چیزی نمی خورد و می گوید: اموال فلان وکیل شبهه ناک است… شناختی که از وی دارم این است که هر پرونده ای را قبول می کنند و از هر چیزی برای رسیدن به حق الوکاله استفاده می کنند… و باقی ماجرا (قطعا هستند وکلایی که با وجدان بیدار وکالت می کنند)

مرحله دوم خود دو بخش دارد: فهم دقیق پرونده و آماده سازی دفاعیات مستند و مستدل، دقیقا همان چیزی که در اصل ۱۶۷ قانون اساسی آماده است. دیگر لازم نیست از شگرد تهاجمی یا زیر میز زدن استفاده کنم. اگر مرحله اول را درست پیموده ام در این مرحله دفاعیات خود را بر اساس واقعیت های پرونده و انطباق آنها با اصول و قواعد حقوقی آماده ارایه به محکمه می کنم. چنین وکیلی نیازی به داد زدن، تهمت زدن، افترا بستن، سوگند دروغ خوردن، نصف حقیقت را گفتن و خیلی رفتارهای مذموم دیگر ندارد. او کارش را با منش علمی پیش می برد و فراتر از همه  از تقوی خود دفاع می کند نه از پرونده. چنین وکیلی حتی اگر تپق زند یا استرس داشته باشد هیچ گاه از نمره دفاع وی کم نمی شود و این چیزی است که باید قاضی محکمه توجه جدی به آن کند. 

با این توضیح اگر منظور از «فن دفاع»، ارایه دفاعیات به صورت مستند و مستدل است که در واقع کمک به قاضی است برای احقاق حق، خیلی عالیست و نیازی به تکنیک های مرسوم نداریم، به جز اشراف به مستندات و قدرت تحلیل بالا برای استدلال و انطباق واقعیت ها (facts) با اصول و مقررات حقوقی. رسالت مدرسان فن دفاع باید این باشد که این توانایی را در مخاطبان تقویت کنند: چگونگی تطبیق واقعیت ها با متون قوانین و ارایه در محکمه. 

شاید گفته شود گاهی در محاکم فعلی به صرف رعایت اصول گفته شده نمی توان دفاع لازم را کرد و شمای نویسنده این مطلب خبر ندارید چه خبر است! و این یعنی گوینده معتقد به فن دفاعیست که در ابتدای کلام گفته شد. ما هم بی اطلاع نیستیم اما آیا باید به هر نرخی نان خورد؟!

در پایان، بیش از هر چیز محتاج این هستیم که معرفت دینی خود را افزایش دهیم و این روایت بهترین مدافع مظلومان و قاضی القضات حقیقی، امیر المومنین علی علیه السلام، را نصب العین کنیم که فرمودند:

اتقوالله … فَإِنَّ الشَّاهِدَ هُوَ الْحَاكِمُ: تقوای خدا پیشه کنید … روزی می رسد که حاکم و قاضی، شاهد اعمال ما (یعنی خدای متعال) خواهد بود …

(کانال تلگرام، سروش و ایتا: @mashk_law)

  • تاریخ انتشار: 4 دی 1396
  • تعداد بازدید: 7079
  • 6 دیدگاه
6 دیدگاه برای این نوشته فرستاده شده است.
  1. حسین تنهایی

    فروردین 16ام, 1397 در 1:15 ب.ظ (#)

    آقای دکتر حبیب زاده عزیز
    با سلام
    از این مطلب شما همانند همه مطالبتان بهره بردم . به عنوان یک وکیل دادگستری که سعی میکند از حقوق موکلش دفاع کند نه از هقوقی (حق مخلوط به هوا) که موکل تصور میکند دارد با دیدگاه شما کاملا همراه و همدل هستم اما مشکلاتی در بین راه وجود دارد که به نظرم مهمترین آن این است که وکیل دادگستری به صرف مسلح بودن به علم حقوق نمیتواند و شاید نباید در خصوص موکلش قضاوت کند چه فصل حق و باطل وظیفه قاضی است که ادعای طرفین را استماع و تمام مدارک را ملاحظه میکند قاضی و وکیل جاهلانی هستند در بین دو عالم (طرفین دعوی) .
    اما نکته دیگر اینکه استفاده از فنون نگارش و خطابه و شناخت و زمان بندی دفاع و حمله و استفاده و به کارگیری از ابزارهای قانونی در دفاع میتواند در احقاق حق موثر باشد . برای مثال اگر شخصی به وکیل مراجعه و مدعی جعل مبایعه نامه ای بر علیه خود شود وکیل مسلح به فنون دفاع ابتداء اقدام به طرح دعوی حقوقی خواهد کرد یا منتظر اقدام حقوقی جاعل خواهد ماند و با عجله به سراغ طرح دعوی کیفری نخواهد رفت مگر اینکه در جعل سند تردید نداشته باشد چرا که نظر دادگاه کیفری در ادعای جعل برای دادگاه حقوقی لازم الاتباع است و یا نحوه سوال از شهود و ترتیب ارایه مدارک و ……. که البته همه اینها شمشیر دو دم است .
    لذا جای کار علمی بسیاری در اخلاق و موازین حرفه ای وکالت و فنون دفاع وجود دارد و محدود به مطالب بیان شده در متن محترم حضرتعالی نیست .
    با احترام
    حسین تنهایی

  2. دکتر طاهر حبیب زاده

    فروردین 16ام, 1397 در 6:49 ب.ظ (#)

    پاسخ دکتر حبیب زاده:
    با سلام و احترام
    قطعا نکات فراوان دیگری در این مقوله وجود دارد. لکن روح حاکم بر فنون دفاع و چرایی آن به نظر حقیر همان است که در نوشته کوتاه آمد که می توان از ابزارهای مثبت متعددی بهره جست.

  3. هادی

    خرداد 17ام, 1397 در 12:33 ب.ظ (#)

    با سلام و تقدیم احترام
    آیا بازار ایران چنین قابلیتی دارد بنظر شما ؟
    یک وکیل منزه درآمد خوبی خواهد داشت ؟
    راست و حسینی بفرمایید و تعارفات را کنار بگذارید

  4. دکتر طاهر حبیب زاده

    خرداد 17ام, 1397 در 2:52 ب.ظ (#)

    سلام علیکم
    ما هم فکر می کنیم این نوع دفاعی که توضیح داده ایم می تواند کسادی بازار برای وکیل حاصل کند؛ اما روزی دست خداست مخصوصا اگر وکیل مورد نظر منزه باشد، عبارتی که شما به کار بردید. مگر می شود یک فرد منزه صرف نظر از شغل او در این عالم معطل بماند؟ قواعد عالم بر اساس طهارت بنا شده است. ما هر چه قدر طاهر تر و منزه تر باشیم قطعا به آن اندازه از تنعمات عالم (مادی و معنوی) بهره مند خواهیم شد و این سنت حتمی الهی است: و لن تجد لسنت الله تبدیلا/و لن تجد لسنت الله تحویلا.
    وقتی مقام سخن است وکلا می گویند وکالت شغل نیست رسالت است! وقتی مقام درآمد است وکلا می گویند کساد بازار است. بالاخره تکلیف خودشان و مخاطبانشان را روشن کنند که وکالت رسالت است یا شغل؟ مضاف بر این، ما محکوم به کسب روزی حلال از طریق حلال و بی شبهه هستیم. مگر می شود یک وکیل مسلمان برای کسب روزی، دست به هر نوع کار و هر نوع دفاعی بزند؟ اگر چنین کند در مسلمانی او قطعا باید شک کرد. در پایان، اگر همه وکلا چنان که ما گفتیم عمل کنند بی شک وضعیت درآمدی همه نیز مناسب و طاهر خواهد بود. توفیق از خداست.

  5. امیر خلیلی منصور

    مهر 25ام, 1397 در 8:15 ب.ظ (#)

    با سلام
    دوستان عزیز به نظر بنده دفاع از هیچ کس و تحت هر شرایطی عیب اخلاقی ندارد.
    وقتی وکیلی وکالتی را میپذیرد دلیلش ایمان به منزه بودن آن شخص نیست بلکه اخلاق حرفه ای به او نهیب میزند از تمامی ابزارهای علم قضا در جهت گرفتن تخفیفات قانونی و مواظبت از لگد مال شدن حتی ذره ای اضافه تر از تاوان ان جرم و یا بهره گیری از حس نوعدوستی افکار عمومی و ظهور زوایای کور داستان به موکل خود کمک کند که گرفتن ان مبلغ با هر منطقی قیاس شود از شیر مادر هم حلال تر میباشد

  6. sakhne

    آذر 20ام, 1397 در 2:08 ب.ظ (#)

    بله اگر وکلا در پی استیفای حقوق قانونی و شرعی موکلشان باشند، صحیح است. اما همه ما می دانیم بعلت مفاسد موجود در سیستم قضایی،برخی وکلا مجبورند بعضا رشوه بدهند یا گاهی وکلا شیطنت هایی می کنند، یعنی می دانند که حق با موکلشان نیست، اما باز از شگردهای آئین دادرسی استفاده می کنند وحق طرف دعوا را پایمال می کنند یا به تاخیر می اندازند
    البته به نظر من هم وکلا و هم قضات در معرض امتحان سختی هستند، البته قضات بیشتر،چون قدرت بیشتری دارند
    در هر صورت، وکیلی که بخواهد بدون شک و شبهه روزی کسب کند و موفق باشد، کارش دشوار است، چرا که امروزه موکلین سرمایه دارد برای پرونده های بزرگ، غالبا بدنبال وکیلی هستند که نقاط ضعف قانون را بدانند و سو استفاده کنند.