دکتر طاهر حبیب زاده
عضو هیات علمی دانشکده حقوق، دانشگاه امام صادق علیه السلام
آی.دی تلگرام و اینستاگرام: @drtaherhabibzadeh
وجود مشکل یا مساله در زندگی فردی و اجتماعی امری است طبیعی، و جزئی از طبیعت زندگی دنیایی انسان است. و گرچه مشکلات و مسائل ظاهرا تلخ می نمایند اما انگیزه حرکت و تلاش بیشتر را هم به وجود می آورند. در هر حال، حل مشکل یا مساله، نقطه مطلوب است و صرف حرکت و تلاش نیز روان انسان را آسوده نمی کند.
در مشکلات و مسایل فردی، حل آن ساده تر از مشکلات و مسایل اجتماعی است. با مراجعه به اهل صلاح و تجربه و علم می توان راه امن تر و کم هزینه ای را برای حل مشکل یا مساله شخصی و فردی پیدا کرد. اما در امور اجتماعی، به دلیل تضاد منافع و سهم خواهی اطراف موضوع، مدیریت خاصی نیاز است تا بتواند منافع افراد را جمع کند؛ یا اگر نتوانست بین منافع افراد جمع کند حداقل راهی انتخاب کند که وجدان اطراف موضوع را قانع کند و لو اینکه به ضرر آنها باشد.
بهترین روش برای رسیدن به این نقطه مطلوب، گفتمان علمی به معنی دقیق آن است، یعنی به دور از سیاست بازی و جناح بازی و نفع طلبی شخصی یا جناحی. گفتمان علمی دارای منطقی است که هر شخص متعارف را قانع می کند، و اگر قانع نشود، مشکل را باید در خود او جست. حداقل نفعی که دارد افکار عمومی مطلع از موضوع را راضی می کند.
برداشت حقیر این است که ما در حل معضلات اجتماعی از گفتمان علمی بهره کمی می بریم. افکار عمومی را به جای اقناع علمی و ماندگار، اقناع احساسی و مقطعی می کنیم. نتیجه این می شود که نه تنها مشکل یا مساله حل نمی شود بلکه مشکلات و مسائلی دیگری هم به دامنه قبلی افزوده می شود. چه بسیار خطاها و اشتباهات و اتهامات هم در این میان رد و بدل می شود که حداقل به عنوان یک مسلمان، پرونده خود را سنگین می کنیم. این ها همه نتیجه کم رنگ بودن گفتمان علمی است.
در قضیه ده ونک که حقیر کم و بیش اطلاعاتی دارد، به نظر می رسد که گفتمان علمی بین طرفین قضیه دیده نمی شود. چرا نباید قاضی صادر کننده رای در بین اهالی محل و نیز دانشگاه الزهرا حاضر شود و مستندات صدور رای خود را ارایه و دفاع کند؟ چرا گفتمان علمی بین نمایندگان اهالی ده ونک و اولیای امور در دانشگاه الزهرا به صورت آزاد برگزار نمی شود؟ مگر طرفین حقیقتا به دنبال احقاق حق نیستند؟ پس چرا شفاف سازی مقتضی نکنند؟
ابدا نمی خواهیم عرض کنیم که مشکل از کدام طرف است، چون اشراف لازم به موضوع را نداریم و ادله را ندیده ایم؛ اما اینکه این موضوع این قدر محل موج سواری افراد مختلف است که یکی حکم به بی حقی اهالی می دهد و دیگر حکم به خلاف شرع بودن حکم قاضی و آن یکی حکم به الطاف دانشگاه در این مدت چند دهه ای در حق اهالی محل، که در نهایت ما را به چیزی جز فقدان گفتمان علمی باز و آزاد بین اطراف قضیه رهنمون نمی کند، و الا یافتن راه حل قانونی و شرعی بر سر چنین موضوعی، امر صعبی نیست.
پیشنهاد: گروهی بی طرف از اهالی حقوق آشنا به مسایل ملکی به صورت خودجوش گرد هم آیند و پس از جمع آوری ادله از اطراف قضیه دعوت به دفاع و ارایه مستندات کنند؛ خواه حضور یابند و خواه خیر، و موضوع را بررسی علمی کنند و نتیجه را به اطلاع عموم برسانند.
دکتر طاهر حبیب زاده
تلگرام و اینستاگرام: @mashk_law مشک حقوق