دکتر طاهر حبیب زاده
- دکتری حقوق فناوری اطلاعات، انگلستان
- عضو هیات علمی دانشکده حقوق دانشگاه امام صادق (ع)
- آی. دی. تلگرام و اینستاگرام: @drtaherhabibzadeh
در پایگاههای اینترنتی همه آنچه .رویت میشود از نظر قانون، داده پیام نام دارد. در یک تعریف ساده، داده پیام، هر چیز دارای مفهوم در بستر ارتباطات الکترونیکی است (عبارت بندی تعریف ما از داده پیام با تعریف مقرر در ماده ۲ قانون تجارت الکترونیکی ایران مصوب ۱۳۸۲ متفاوت است. در تعریف بنده «مفهوم دار» بودن داده پیام شرط است، اما در تعریف قانون هر نمادی از واقعه، اطلاعات یا مفهوم میتواند داده پیام باشد. اگر هر نمادی از واقعه یا اطلاعات در نهایت مفهومی را برساند، این تفاوت ظاهری تعاریف از بین خواهد رفت.)
ممکن است مفهوم دار شدن داده پیام ارسالی برای گیرنده، محتاج یکسری عملیات بر روی داده پیام باشد؛ مانند عملیات پردازش بر روی داده پیام، تا به قالب قابل فهم تبدیل شود. در واقعیت ارتباطات الکترونیکی نیز از نظر فنی چنین عملیاتی صورت میگیرد و پیامی که از یک طرف به طرف دیگر ارسال میشود، به همان نحو مخابره نمیشود، بلکه به یکسری بستههای کد تبدیل شده و ارسال میگردد و در طرف گیرنده، بستههای کد به هم متصل و مورد پردازش قرار گرفته و برای او مفهوم دار میشود. به همین دلیل است که باید دستگاه طرف ارسال کننده و طرف دریافت کننده از یک پروتکل (دستورالعمل فنی) بهره ببرند تا زبان هم را بفهمند و دادهها را به قالب قابل فهم درآورند.
بدیهی است، در برخی موارد، چون داده پیام به حالت قابل فهم تولید نمیشود، در طرف گیرنده نیز قابل فهم نخواهد بود مانند اینکه یک طرف پیام «صیصی سیسی قلث یبیب ثببقص» به طرف مقابل ارسال کند. بدیهی است که چون در مبدا فاقد معناست، در مقصد هم بی معنی و بی مفهوم خواهد بود و نمیتوان آن را با هیچ عمل پردازشی به یک داده پیام معنی دار تبدیل کرد.
عمده قالب تولید و عرضه محتوا در ارتباطات الکترونیکی، محتوای متنی، تصویری، صوتی یا صوتی-تصویری است. محتوای متنی یعنی نوشته، که با حروف و اعداد و نمادهای شناخته شده در علوم مختلف مانند ریاضیات ایجاد میشود و از قالبهای متداول انتقال پیام است؛ طبیعتا افراد بی سواد از این محتوا بهرهای ندارند. تصویر یعنی خلق محتوای دیدنی، که ترسیم شده است و با کلیت خود پیامی را منتقل میکند؛ نابینایان قادر به ارتباط تصویری نیستند. دریافت پیام از طریق تصویر، همیشه یکسان نیست؛ ممکن است برخی از یک تصویر یک پیام درک کنند و برخی دیگر پیام دیگری را. محتوای صوتی ناظر بر انتقال پیام از طریق شنیدن است و طبیعتا افراد ناشنوا از آن بی بهره خواهند ماند. محتوای صوتی را میتوان قالب شنیداری محتوای متنی دانست. (امروزه برخی از پایگاههای داده، در کنار متن نوشتاری، فایل صوتی آن را نیز عرضه میکنند تا افراد بتوانند بدون خواندن متن، همان متن را بشنوند. علاوه بر این، صنعت تولید فایل صوتی کتب نیز رو به رشد است و طرفداران این صنعت تبلیغ میکنند که به جای خواندن، بشنوید. این پایگاهها باید مراقب حقوق مالکیت فکری آثاری باشند که قالب صوتی آنها را عرضه میکنند.)
محتوای صوتی-تصویری (فیلم) از هر دو قوای بصری و شنیداری بهره میبرد و قویترین و با نفوذترین روش انتقال پیام است، لکن تولید محتوا در اینجا هزینه بر و زمان بر است. غالب رسانههای قدرتمند از این نوع محتوا بهره میبرند تا تاثیر حداکثری بر مخاطب خود بگذارند. علاوه بر قالبهای مرسوم فوق، نمادهایی نیز برای انتقال پیام ابداع شده اند که گاهی سریعتر و بهتر از نوشتن، احساسات، عواطف و هیجانات را منتقل میکنند، مانند شکلک ها. این نمادها به دلیل گسترش فراوان و روزافزون تبدیل به یک «زبان تصویری اینترنتی» شده تا جایی که به دلیل همه فهم بودن آنها، حاکی از یک زبان تصویری جهانی هستند. (در این رابطه یک منبع مناسب کتاب زیر است که ترجمه فارسی آن در ۳۲۰ صفحه توسط محمد مهدی فتوحی رشیدی و محمد امین قاسمی پیربلوطی در سال ۱۳۹۹ از سوی انتشارات دانشگاه امام صادق علیه السلام منتشر شده است:Danesi, M. , The Semiotics of Emoji: The Rise of Visual Language in the Age of the Internet, ۱ st ed. , Bloomsbury Academic Publication, ۲۰۱۶. نویسنده این کتاب تلاش میکند به این سوال پاسخ دهند که آیا میتوان ایموجیها را به عنوان یک زبان جهانی شناخت یا خیر؟
Emoticon؛ این کلمه ترکیبی از Emotion به معنی عاطفه و احساس و Icon به معنی نماد و علامت است.)
نسل اول زبان تصویری، «ایموتیکون» هستند. ایموتیکون از ترکیب علامتهایی مانند (): – به وجود میآید و هیچ گونه صورتک مجازی ندارد و تنها با کنار هم قرار دادن نمادهای روی کیبورد ایجاد میشود. برای فهم ایموتیکونهای غربی باید سر را ۹۰ درجه در جهت خلاف عقربههای ساعت چرخاند. نمونه ایمتیکون برای نشان دادن خوشحالی:-) و برای نشان دادن خوشحالی زیاد:-)) و برای نشان دادن ناراحتی:- (است. با این حال، فهم برخی ایموتیکونهای شرقی که ریشه در ژاپن دارد و افقی طراحی میشود، دشوار است و حتما باید از قبل مفهوم ایموتیکون را دانست، مانند ( ̄ー ̄) به معنی پوزخند زدن، (・∀・)به معنی با حالت مسخره تشویق کردن، (‘A`) به معنی تنهایی و غم، ツ. به معنی لبخند دلپذیر.
نسل بعدی پیامهای صورت محور، «اسمایلی»ها هستند که در اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی ابداع شد. (اولین طراح اسمایلی یک گرافیک کار آمریکایی به نام Harvey Boss Ball است. در سال ۱۹۷۲ میلادی یک فرد فرانسوی به نام Franklin Loufrani یک صورت اسمایلی را به عنوان علامت تجاری به کار برد. در ادامه شرکت اسمایلی (Smily Company) با آدرس اینترنتی www.smiley.com تاسیس شده است که امروزه در بیش از ۱۰۰ کشور حقوق ناظر بر اسمایلیها را در اختیار دارد.) اسمایلیها به صورت چهرههای زرد رنگ طراحی میشوند و اگرچه Smile به معنی لبخند است، اسمایلیهای گریان و غمگین نیز طراحی شده اند.
نسل بعدی پیامهای صورت محور، «ایموجی» است. (Emoji؛ ریشه این کلمه ژاپنی است. در این کلمه e. (絵) به معنی تصویر و mo (文) به معنی نوشتن و ji (字) به معنی حرف یا کارکتر است و سرجمع به معنی نوشتن حرف تصویری خواهد بود. طراح ایموجیها یک مهندس طرح ژاپنی به نام Shigetaka Kurita است که اولین ایموجی را در سال ۱۹۹۹ خلق کرد. وی معتقد است ایموجیها محصول ناتوانی ارتباطات دیجیتالی برای بیان احساسات است؛ ایموجیها این ناتوانی را جبران میکنند و به کاربران امکان میدهند تا شمایل چهره و تن صدا و ژستهای مدنظرشان را به خوبی منتقل کنند. (مصاحبههای متعددی از خالق ایموجیها منتشر شده است.)
معادل فارسی مناسب برای ایموجی، شکلک است، چون محدود به چهره انسان نیست و ممکن است از تصاویر مختلفی مانند اشیا، غذا، طبیعت و حیوان استفاده شود. تاکنون بیش از ۲۸۰۰ ایموجی ابداع شده است. امروز همه کیبوردهای موبایل، اجازه استفاده از ایموجیهای از قبل طراحی شده را میدهند. بنا به گزارش پایگاه رسمی اپل، پرکاربردترین ایموجیها در بین انگلیسی زبانان آمریکایی به نحو زیر است که ایموجی «اشک خوشی» و «قلب» در صدر هستند.
پایگاه رصد کننده ایموجی که ایموجیهای مورد استفاده در شبکه اجتماعی توئیتر را رده بندی میکند، دو ایموجی «اشک خوشی» و «قلب» را در صدر نمایه کرده است.