دکتر طاهر حبیب زاده
- دکتری حقوق فناوری اطلاعات انگلستان
- عضو هیات علمی دانشکده حقوق دانشگاه امام صادق (ع)
- آی. دی. تلگرام و اینستاگرام: @drtaherhabibzadeh
برخی از شرکت ها، رمز ارزها را به طریق طرح پانزی اداره می کنند و در این باره، آرائی از محاکم آمریکا صادر شده است که در ادامه به یک نمونه اشاره می کنیم. قبل آن، توضیحی درباره طرح پانزی بیان می کنیم.
یکی از مدل های کلاهبرداری در آمریکا به Ponzi Scheme معروف است (برخی هم به بازی (game) تعبیر و با شبکه های هرمی مقایسه کرده اند). این طرح در حوزه سرمایه گذاری رواج دارد. به این روش که جذب کننده سرمایه ادعا می کند که با سرمایه گذاری می توانید به سود بسیار بالا و بدون ریسک دست پیدا کنید. همین دو ويژگی زمینه جذب سرمایه گذاران را فراهم می کند. اما در واقعیت اینگونه است که سود و اصل پول اشخاصی که ابتدا سرمایه گذاری کرده اند از محل پول های سرمایه گذاران بعدی تامین می شود و این رویه به همین صورت ادامه دارد! در واقعیت، کسی که شبکه را اداره می کند، هیچ آورده ای ندارد و هیچ کار سرمایه گذارانه بر روی پول های مردم نمی کند، بلکه از منابع افراد متاخر برای پرداخت سود به منابع افراد متقدم استفاده می کند، خودش نیز در این میان از حجم پول هایی که وارد یک شماره حساب بانکی مشخص متعلق به خود می شود، منتفع می گردد. او یک مدیر است تا سرمایه پذیر. این طرح زمانی شکست می خورد که زنجیره سرمایه گذاران ادامه پیدا نکند و سرمایه گذاران، تقاضای سود و اصل پول کنند یا تعداد زیادی از سرمایه گذاران خواهان ترک شبکه باشند. اینجاست که مدیر شبکه به بن بست می خورد و ممکن است که ترجیح دهد که فرار کند و هویت خود را پنهان نماید. در واقع، حفظ ادامه زنجیره، بزرگترین چالش این روش است. بزرگترین کلاهبردار تاریخ به این روش، Bernie Madoff آمریکایی است، کسی که ۱۷ سال به این شگرد ادامه می دهد و در بحران اقتصادی ۲۰۰۸ به ته خط می رسد زمانی که سرمایه گذاران جدید به سیستم وارد نمی شوند. میزان ضرر وارده به سرمایه گذاران حدود ۶۵ میلیارد دلار برآورد می شود. در نهایت به ۱۵۰ سال حبس و پرداخت ۱۷۰ میلیارد دلار غرامت محکوم شد.
علت اینکه این طرح به پانزی مشهور است به دلیل فعالیت مالی فردی به نام Charles Ponzi است که در سال ۱۹۲۰ میلادی در آمریکا توانست به همین روش پول سنگینی را جذب کند. او با تاسیس شرکت تبادل اوراق بهادار اقدام به جذب سرمایه کرد. در ابتدا وقتی دفتر کارش را راه انداخت، آنقدر بی پول بود که ۲۰۰ دلار از یک فروشنده مبلمان قرض گرفت تا دفترش را مفروش کند. دور اول سرمایه گذاران را جذب کرد و وعده داد که در عرض ۴۵ روز ۵۰ درصد و در عرض ۹۰ روز ۱۰۰ درصد سود خواهد داد. قطعا سرمایه گذاری جذابی به نظر می رسید. وقتی مهلت پرداخت سود سرمایه گذاران دور اول رسید، دور دوم سرمایه گذاران را جذب کرد و از محل پول های دریافتی، سود بسیار بالایی به سرمایه گذاران اول داد! طبیعی است که سرمایه گذاری خیلی دلچسبی به نظر می رسد و بقیه نیز تشویق شدند و به وی اعتماد کردند. در نتیجه شبکه توسعه پیدا کرد. اما سیستم زمانی علیه پانزی شد که دست از ادامه سرمایه پذیری کشید. سررسید سودها رسید و کم کم توان مالی او ضعیف شد و در پایان ادعای ورشکستگی کرد. وکلای او در دادگاهی که ۷ سال طول کشید، ادعا کردند که جنون اقسامی داد و وی یک مجنون مالی است!
در بسیاری از ایالات آمریکا، طرح پانزی مصداقی از کلاهبرداری محسوب می شود. ماده ۲۳الف از قانون تجاری عمومی ایالت نیویورک صراحتا شروع و مشارکت در طرح های هرمی را جرم دانسته است.
اگر پانزی در حقوق ایران تحلیل می شد، باید یک کلاهبردار و ورشکست به تقلب نامیده می شد، کسی که با ادعای سرمایه گذاری که در واقع غیرموجود بود، کسب سود می کرد. اگر از نظر فقهی تحلیل می شد، کار او مصداق اکل مال به باطل و راه اندازی شبکه ربوی می بود.
طرح پانزی در گستره بیت کوین، در پرونده Securities and Exchange Commission v. Trendon T. Shavers and Bitcoin Savings and Trust مطرح شد و در سال ۲۰۱۴ در تگزاس آمریکا به پایان رسید. خوانده پرونده از طریق اینترنت، سرمایه گذاری در حوزه بیت کوین را تبلیغ می کرد و سرمایه گذاران را با وعده پرداخت ۷ درصد سود در هر هفته جذب می کرد. در عرض ۱۸ ماه توانست ۷۳۲۰۰۰ بیت کوین جذب کند! ادعا می کرد که با بیت کوین ها تجارت و در آمدزایی می کند و از محل این تجارت، سودها را پرداخت می نماید. در واقع، بخشی از بیت کوین ها را به حساب شخصی خود منتقل می کرد و بخش دیگر را برای هزینه های جاری خود مانند اجاره بها، غذا، خرید و کازینو به کار می بست؛ و زمانی که موعد پرداخت سود سرمایه گذاران قبلی می رسید، با بیت کوین هایی که از سرمایه گذاران جدید دریافت می کرد، سود آنها را می پرداخت (همان فرآیند که در Ponzi Scheme سنتی به کار گرفته می شد). گرچه خوانده بارها به طور عمومی اعلام می کند که سرمایه گذاری در این روش، متفاوت از طرح پانزی است، اما بررسی دادگاه نشان داد که خوانده عالما و عامدا یک طرح پانزی را در قالب یک شرکت صوری پیاده می کند و هر زمان که سرمایه گذاران از امنیت سرمایه گذاری شان و اینکه وی چگونه قادر خواهد بود سودها را پرداخت کند، سوال می کردند، با ظهارات غلط و گمراه کننده از سوی خوانده مواجه می شدند. نتیجه بررسی ها نشان داد که ضرر خالص سرمایه گذاران تعداد ۲۶۵۶۷۸ بیت کوین است. دادگاه با احتساب این ضرر و نیز سود آن، حکم به پرداخت ۴۰/۷ میلیون دلار به عنوان غرامت و جریمه کرد.
پی نوشت: اگر دقت شود، خواهان پرونده Securities and Exchange Commission (کمیته تبادل و تضمینات) است که به عنوان یک نهاد مستقل در دولت فدرال ایالات متحده آمریکا عمل می کند. رسالت اصلی آن مسئولیت در قبال اجرای قوانین فدرال در حوزه تضمینات و اوراق بهادار است. این نهاد تلاش می کند تا فعالیت های مالی را رصد کند و از سرمایه گذاران حمایت به عمل آورد. ایجاد بازار مالی کارآمد، منظم و عادلانه و تسهیل خلق ثروت را از رسالت های خود می داند. از قوانین مهم در این زمینه می توان به Securities Act of 1933 و Securities Exchange Act of 1934 یاد کرد که از مستندات این رای نیز بوده است؛ قانون اخیر، منشا تولد این کمیته است. سابقه وضع این قوانین به سال ۱۹۲۹ میلادی بر می گردد، زمانی که بازار سهام در آمریکا سقوط کرد و موجب بی اعتمادی عمومی نسبت به این بازار شد. در پی ترمیم این اعتماد و بازگردان سرمایه ها به بورس، این دو قانون وضع شد و چنین کمیته ای ایجاد گشت تا از سرمایه های مردم و فرآیند شفاف بازار مالی حمایت کند. وب سایت رسمی این کمیته: www.sec.gov