دکتر طاهر حبیب زاده
- دکتری حقوق فناوری اطلاعات انگلستان
- عضو هیات علمی دانشکده حقوق دانشگاه امام صادق (ع)
- آی. دی. تلگرام و اینستاگرام: @drtaherhabibzadeh
سواد در لغت معانی مختلفی دارد مانند بانگ، آواز، سیاهی شهر از دور آمده است. به شهرهای بزرگ، سواد اعظم می گفتند چرا که مردم شهر که دور هم جمع می شدند از دور یک سیاهی بزرگی را تشکیل می دادند. شهر نیز از دور به مانند سیاهی بزرگ دیده می شد. از همین معنای کنایه ای سیاهی سواد، نوشته ها به جوهر سیاه روی کاغذ درج می شد و سواد نامیده می شد. هرکسی که می توانست این نوشته ها را بخواند، باسواد گفته می شد. همین معنی از سواد تا به امروز حفظ شده است. در حقوق، سواد به معنی رونوشت و کپی نیز به کار رفته است: - مدعی باید سواد اسنادی را که به آنها استناد کرده مصدق نموده ضمیمه عرضحال کند مقصود از سواد مصدق سوادی است که دفتر محکمهای که عرضحال به آ
- نجا داده میشود یا دفتری که از محاکم دیگر یا یکی از ادارات ثبت اسناد یا دفتر اسناد رسمی و در جایی که هیچ یک از آنها نباشد حاکم محل یا یکی از ادارات دولتی مطابقت آن را با اصل تصدیق کرده باشد.سوادي (رونوش
- ت) که مطابقت آن با ثبت دفتر تصديق شده است به منزله اصل سند خواهد بود مگر در صورت عدم اثبات اثبات عدم مطابقت سواد با ثبت دفتر.دادن سواد مصدق یعنی رونوشت گواهی شده از اسناد ثبت شده به اشخاصی که طبق مقررات حق گرفتن آن را دارند و آن اشخاص عبارتند از متعاملین و اشخاص ذینفع وکسانی که دادگاه دستور اعطای رونوشت سندی را به آنها داده است.
امروزه در عرصه های زیادی از سواد سخن گفته می شود، مانند سواد سیاسی، سواد فرهنگی، سواد رسانه ای، سواد حقوقی و سواد بهداشتی. در این ترکیبات سواد در یک معنی، و نه لزوما جامع ترین معنی، عبارت است از «مجموعه اطلاعات کلی و اولیه» به منظور «مهارت افزایی» و با هدف «افزایش کیفیت زندگی». به عنوان مثال، سواد حقوقی به دنبال آن است که به مخاطب خود یک تصویر کلی از فضای حقوق، کارکرد آن، مسايل مبتلابه و پاسخ حقوقی آنها عرضه کند و قدری به مهارت وی در فضای حقوقی بیافزاید. سواد رسانه ای می خواهد ضمن معرفی رسانه و کارکرد آن به مخاطب، در مورد نحوه استفاده از رسانه از قبیل میزان استفاده، رسانه های قابل اعتماد، شگردهای رسانه ها در خبرپراکنی و ارائه داده ها، مهارت هایی را بیاموزد. باید توجه نمود که ممکن است هر سیاست گذاری به نحو خاص و هدفمند سواد در یک حوزه را ارائه کند. به عنوان مثال، یک فرد دینی و مکتبی، سواد سیاسی را به یک نحو ترسیم می کند و از نگاهی کسی که سکولار فکر می کند به نحو دیگری عرضه می شود. لذا مخاطب باید هوشیار باشد که سواد در یک حوزه را از چه کسی اخذ می کند؛ کسب همین مهارت به یک سواد دیگری محتاج است مانند سواد منبع شناسی و سواد تولیدکنندگان داده، که به صورت کوتاه می توان به سواد اطلاعاتی تعبیر کرد.
در خصوص سواد دیجیتال، نمی توان تعریف جامعی را عرضه کرد. یک تعریف قدیمی را «پاول گلیستر» در کتاب «سواد دیجیتال» چنین بیان می کند که البته به نظر ما تعریف کامل و رسایی نیست:
توانایی فهم و استفاده از اطلاعات در قالب های چندگانه از منابع متنوع وسیع که از طریق کامپیوترها عرضه می شود.
یونیسف، صندوق ضروری کودکان سازمان ملل متحد، سواد دیجیتال را در ارتباط با کودکان چنین معنی کرده است:
دانش، مهارت ها و رویکردهایی که به کودکان اجازه می دهد تا هم ایمن باشند و هم در دنیایی که به صورت روزافزون در حال دیجیتال شدن است، قدرتمند شوند.
به نظر ما و با توجه به مفهوم کلی سواد و نیز ماهیت و قابلیت و کاربردهای فضای دیجیتالی یک تعریف مطلوب به این شرح است:
سواد دیجیتال یا سواد فناورانه در پی افزایش مهارت کاربر در فضای فناورانه با ارایه تصویر کلی از فضای فناوری، قابلیت ها و کاربردهای فناوری، تحولات فناورانه، مزایا و منافع فناوری و نحوه رویایی با فناوری را می آموزد تا هر کسی با توجه به جنسیت و سن و اهداف، و به طور کلی با نظر به موقعیت خود، بتواند با استفاده از فضای فناورانه جهت افزایش بهره وری و کیفیت زندگی خود بهره برد.
به عبارت ساده تر، رسالت سواد دیجیتال و فناورانه، انتقال و افزایش مهارت های مورد نیاز برای زندگی بهتر در دنیای دیجیتال و استفاده از ابزارهای فناورانه برای کسب موفقیت های مورد انتظار با کمترین آسیب است. بهره ای که یک کودک می تواند از فضای دیجیتال ببرد با یک استاد دانشگاه یا یک مادر خانه دار متفاوت است.
نظر به اینکه غالب مردم زندگی آمیخته با فناوری را تجربه می کنند و روز به روز این پیوند قوی تر و ناگسستنی تر می شود به طوری که سبک زندگی مردم را نیز متاثر می کند، بر هر شهروندی لازم است سواد دیجیتال یا فناورانه را بیاموزد و به صورت روز افزون ارتقا دهد. در مقابل، بر نهادهای عمومی فرض است که در این مسیر ضمن در دسترس قراردادن ابزارهای فناورانه در اختیار عموم به صورت عادلانه که با فراهم کردن زیرساخت های فنی ممکن است، آموزه های لازم را نیز به طور مستمر و رایگان و از طریق سهل الوصول ترین ابزارهای ارتباطی مانند رسانه ملی در اختیار کاربران قرار دهند و چارچوب قانونی و اخلاقی و امنیتی استفاده از بستر دیجیتال را تبیین کنند. در غیر این صورت پدیده ای به نام «شکاف دیجیتال» ایجاد خواهد شد. به این معنی که نابرابری در زمینه دسترسی به تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات و به ویژه نابرابری در داشتن مهارت لازم برای بهره برداری از آنها ایجاد خواهد شد. قبل از ظهور اینترنت از «شکاف آنولوگ» سخن بود. به عنوان مثال، شهرنشین ها از امواج رادیو و تلویزیون به خوبی استفاده می کردند و به دانش عمومی و مهارت های فردی شان افزون می شد، در حالی که بخش مهمی از روستانشینان از این امکان و زیرساخت های آن بی بهره بودند و نتیجه آن ایجاد شکاف در میزان مهارت های این دو دسته از مردم در یک کشور می شد. همین موضوع در سطح جهانی نیز مطرح است و امروزه در عرصه شکاف دیجیتال مطرح است. باید توجه کرد که عوامل مختلفی در ایجاد شکاف دیجیتال دخیل است و در سطح داخلی صرفا ناشی از عملکرد منفی دولت در توزیع عادلانه امکانات و سطح دسترسی به اینترنت نیست. تولید محتوی نقش بسزایی دارد. حتی اگر همه زیرساخت ها و دسترسی ها عادلانه توزیع شود اما محتوی به زبان عمومی مردم در اختیار نباشد، نمی توان شکاف را باریک تر کرد. در این صورت، افرادی که دانش زبان انگلیسی بالایی دارند، طبیعتا در استفاده از این فضا توانایی بیشتری خواهند داشت؛ دریافت های اطلاعاتی آنها بالاتر بوده و به مهارت افزایی بیشتر آنها کمک خواهد کرد.
از طریق توسعه سواد دیجیتال، ضمن اینکه دولت می تواند برای اداره بهتر امور اداری و اجرایی کشور از فضای فناورانه استفاده کند، «شهروندان دیجیتال» ظهور می کنند که دولت می تواند با کمترین هزینه از آنها برای مشارکت موثر در حل مسايل مختلف جامعه بهره ببرد.
اهمیت سواد دیجیتال و فناورانه تا آنجاست که نه تنها یک سواد مستقل است بلکه بستر سوادهای دیگر نیز می باشد. اینکه کدام فناوری را و چگونه و با چه کیفیت و کمیتی مورد استفاده قرار گیرد، به سواد دیجیتال و فناورانه مربوط می شود؛ لکن در بستر فناوری، داده های مختلف سیاسی، حقوقی، فرهنگی، اجتماعی و بهداشتی عرضه می شود که رفتار مناسب در برابر آنها محتاج سواد خاص هر حوزه است.
از دل سواد دیجیتال، «سواد اطلاعاتی» زائيده می شود که یک عنوان عام برای هر نوع اطلاعاتی است که از طریق فضای دیجیتال کسب می شود. سواد اطلاعاتی درصدد است تا اطلاعات را، صرف نظر از محتوی آن، با توجه به عواملی چون منبع اطلاعات، پیچیدگی اطلاعات، اعتبار اطلاعات، ساختار اطلاعات، قالب اطلاعات و هدف اطلاعات برای مخاطب طبقه بندی و درجه بندی کند. یکی از مواردی که مخاطب به سواد اطلاعاتی نیاز پیدا می کند، زمان جستجوی مطلب در موتورهای جستجو است. کاربر باید بتواند بین داده هایی که از پایگاه های معتبر منتشر می شود و داده هایی که نمی توان چندان به اعتبار آنها تکیه کرد تفاوت قائل شود. همچنین، لازم است مهارت های جستجو را به نحوی بیاموزد که بتواند به داده مورد نظر دسترسی یابد؛ داده ای که در حالت عادی، یک کاربر بدون مهارت توانایی دسترسی به آن داده ها را ندارد.
در خصوص سواد در حوزه های مختلف، از جمله سواد دیجیتال، قانون گذاری خاصی در ایران انجام نشده است. لکن می توان با توسل به بندهای ۲، ۸، ۹ و ۱۰ اصل سوم قانون اساسی، چنین مطالبه ای را از دولت به عمل آورد:
۲. بالا بردن سطح آگاهیهای عمومی در همه زمینههای با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانههای گروهی و وسایل دیگر.
۸. مشارکت عامه مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش.
۹. رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه، در تمام زمینههای مادی و معنوی.
۱۰. ایجاد نظام اداری صحیح و حذف تشکیلات غیر ضرور.
در خصوص سواد دیجیتال، به نظر می رسد در ایران بستر مناسبی برای دسترسی به اینترنت برای عموم مردم فراهم شده است و بر خلاف دوران انحصاری تلویزیون و رادیو، اینترنت با سرعت بیشتری در اختیار عموم قرار گرفت و شکاف را باریک تر کرد. با این حال، یک رکن مهم دیگر همچنان مغقول مانده است و آن توسعه سواد دیجیتال و آموزش های همگانی برای استفاده بهینه از فضای مجازی است.
برگرفته از: حبیب زاده، طاهر، حقوق فناوری اطلاعات، جلد اول، ۱۳۹۹. جزییات بیشتر در باره این موضوع به همراه مستندات در کتاب مذکور آمده است.