دکتر طاهر حبیب زاده
دانشکده حقوق دانشگاه امام صادق (ع) – آی. دی. تلگرام و اینستاگرام: @drtaherhabibzadeh
اصول چکیده نویسی: روش های سه گانه
چکیده به مانند ویترین اثر است. اینکه محتوی آن چگونه تنظیم می شود، اتفاق نظری وجود ندارد. غالبا چکیده را خلاصه اثر می دانند و لذا کلیات اثر را در چکیده به صورت کلی ارائه می کنند. به نظر ما، کارکرد چکیده نشان دادن مسیر کلی اثر است، خواه مقاله باشد یا پایان نامه، نه خلاصه اثر. لکن، بررسی چکیده های موجود نشان می دهد که نویسندگان آگاهانه یا ناآگاهانه یکی از سه رویکرد «خلاصه نویسی»، «ماهوی نویسی» و «مسیردهی» را اتخاذ می شود.
اول – خلاصه نویسی اثر
در روش خلاصه نویسی به ترتیب:
۱. ابتدا نویسنده به موضوع ورود می کند، ۲. هنرمندانه ضرورت پژوهش را نشان می دهد، ۳. سپس مساله کلیدی را طرح می کند، ۴. رویکردهای موجود را بیان می کند، ۵. رویکرد مختار را ذکر می کند، ۶. در ادامه نتایج حاصل را اشاره می کند و ۷. با بیان ستون پژوهش (در صورت وجود) و روش تحقیق، کار را به پایان می رساند؛ گاهی نیز در میان جملات قبلی این نکته متذکر می شود. همچنین، ممکن است به بخش بندی بدنه مقاله نیز اشاره شود، هرچند چندان شایع نیست.
با اینکه روش فوق، یک روش معمول است اما رعایت تمام عناصر آن مغفول واقع می شود. نویسندگان روی برخی عناصر بیشتر مانور می دهند و کلمات را خرج می کنند و برخی از عناصر را اساسا مورد توجه قرار نمی دهند.
به عنوان یک نمونه چکیده مقاله عینی با عنوان «کاهش جنین و مسولیت مدنی ناشی از آن»:
کاهش جنین به عنوان یکی از دستاوردهای بشری و از جمله علوم مستحدثه به شمار میآید و حدود و ثغور اختیار افراد در اقدام به آن، با توجه به خلأهای قانونی موجود در این خصوص هنوز مشخص نشده است. این مقاله در تلاش است به این سؤال پاسخ دهد که اساساً اقدام به کاهش جنین، مسؤولیتهای مدنی از منظر شرعی و قانونی به دنبال خواهد داشت یا خیر؟ در پژوهش حاضر با استنباطهای به عملآمده از قوانین موجود در خصوص مقولات تا حدودی مشابه با کاهش جنین، مسؤولیت مدنی را در دو قالب مسؤولیت مدنی والدین و پزشک مورد بررسی قرار داده است. البته در این میان، بیشترین مسؤولیت، متوجه والدین جنین یا جنینهای کاهشیافته خواهد بود، زیرا با توجه به مسؤولیت والدین در حفظ حیات و سلامت جنین، چنانچه آنان به کاهش جنین یا جنینها رضایت دهند در قبال چنین تصمیمی دارای مسؤولیت مدنی خواهند بود، اما در مقابل، پزشک نیز در صورت ارتکاب خطای پزشکی در هر مرحله اعم از مرحله تشخیص، معالجه، حین عمل کاهش جنین و بعد از عمل و عدم اخذ رضایت و برائت از بیمار یا اولیای قانونی وی، دارای مسؤولیت مدنی خواهد بود.
دوم – ماهوی نویسی اثر
در روش ماهوی نویسی نویسنده از همان ابتدا و بدون مقدمه چینی و بدون اینکه سوال کلیدی را طرح کند به بیان پاسخ سوال کلیدی می پردازد و یک موضوع حقوقی ماهوی را مطرح می کند. این نوع چکیده نویسی، غیرمرسوم و به نظر ما غیرحرفه ای است. خواننده بدون اینکه بداند سوال پژوهش و ضرورت آن چیست، با یک گزارش حقوقی ماهوی روبرو می شود!
به عنوان یک نمونه عینی، چکیده مقاله با عنوان «تجزیه پذیری قرارداد در حقوق ایران، انگلیس و کنوانسیون بیع بین المللی کالا (۱۹۸۰وین)»:
به موجب اصل تجزیه پذیری قرارداد، در صورت عدم تحقق، نقض و یا تخلف از بخشی از عقد ضمانت اجرای مربوطه (بطلان یا فسخ) تنها بر همان بخش از عقد وارد می شود و مابقی عقد به اعتبار خود باقی است. در حقوق انگلیس و کنوانسیون بیع بین المللی کالا این اصل به صراحت مقرر شده است که بر اساس آن بطلان یا فسخ تنها بر بخش نامحقق عقد جاری است. در حقوق ایران نیز با استفاده از مستندات فقهی از جمله قاعده انحلال عقد واحد به عقود متعدد و بر اساس اصول صحت و لزوم، احکام حاصل از استقرا در متون قانونی از قبیل موارد متعدد بطلان و فسخ جزیی، انفساخ، ضابطه مقصود بالاصاله و بر مبنای اراده طرف های عقد میتوان تجزیه پذیری را به عنوان اصل پذیرفت. موارد معارض استثناهایی محدود است که بر آن وارد شده است.
نمونه عینی دیگر (البته در دسته خلاصه نویسی هم می توان جای داد):
این مقاله با شناسایی دو پارادیم تاریخی در حقوق خانواده ایران، آنها را حقوق کامجویانه (= حقوق سنتی) و حقوق عاشقانه (= حقوق نو) نام نهاده است. این دو نگاه، در تحلیل مراتب چهارگانه “عشق” بهتر تبیین میشود: ۱. شهوت (= Libido): که شور حیات و ماده جذب دو موجود به یکدیگر است.۲. عشق رومانتیک (= Eros): که تعالی شهوت به سوی ایثار است ۳. انس و محبت (= Philia): در اینجا دیگر شهوت صِرف نیست و آنچه هست صرف دوستداشتن است؛ همچون محبت مادر و پدر به فرزند ۴. عشق به کل (= Agape): عشقی است عرفانی و جامع همه عشق های پیشین. حقوق کامجویانه فقط در سطح لیبیدو توقف میکند اما حقوق عاشقانه با عبور از لیبیدو و حتی اروس، به سطح فیلیا ارتقا مییابد. مشخصه های این دو گونه حقوق را میتوان در پنج سطح، سبک شناسی کرد: نخست آن که در حقوق کامجویانه، مفهوم نکاح مساوی و مساوق با تمتع جنسی است لیکن در حقوق عاشقانه مقصود از خانواده، پایبند بودن زن و مرد است به یکدیگر، و مکلف بودن آنان به تربیت فرزندان. دوم آن که زن را در حقوق کامجویانه شیئی و موضوع بهره برداری می شمرند؛ حقوق عاشقانه اما او را چون هدفی برای خود می نگرد. سه دیگر آن که ادبیات حقوق کامجویانه به بهکارگیری گسترده اصطلاحات استمتاعی شایق است، لیکن حقوق عاشقانه در حفظ عفت کلام خود ساعی است. چهارم آن که حقوق کامجویانه فقط زن را به وفاداری ملزم میداند اما در حقوق عاشقانه، زن نیز به جد محق است که خواهان پایبندی مرد به خانوادهاش باشد. پنجم آن که حقوق کامجویانه، به رغم نامش، شهوت را سرسری میگیرد لیکن حقوق عاشقانه شهوت را در مقام مهم خود مینشاند و آن را همچون ملعبهای نمیخواهد.
سوم – مسیردهی
در روش مسیردهی، همان ۴ عنصر اول روش «خلاصه نویسی» عینا تکرار می شود و ۲ عنصر آخر متفاوت است: ۱. ابتدا نویسنده به موضوع ورود می کند، ۲. هنرمندانه ضرورت پژوهش را نشان می دهد، ۳. سپس مساله کلیدی را طرح می کند، ۴. رویکردهای موجود را بیان می کند، ۵. هدف مقاله را ذکر می کند که به دنبال چیست، و ۶. با بیان ستون پژوهش (در صورت وجود) و روش تحقیق، کار را به پایان می رساند. گاهی نیز در میان جملات قبلی این نکته متذکر می شود. همچنین، ممکن است به بخش بندی بدنه مقاله نیز اشاره شود.
این روش خیلی رایج نیست، اما به عقیده ما بهترین روش است. به این دلیل که خواننده را تشنه و مشتاق می کند تا سراغ صفحات بعدی اثر برود تا حداقل بخش نتیجه را ملاحظه کند. اگر یافته های اثر همین جا خلاصه شود، ممکن است برخی خوانندگان انگیزه لازم برای خواندن همه اثر یا حداقل نتایج اثر را نداشته باشند.
به عنوان نمونه عینی، چکیده مقاله با عنوان «وضعیت حقوقی نماینده الکترونیکی در انعقاد قراردادهای الکترونیکی (مطالعه تطبیقی)»:
با گسترش فناوری های نوین ارتباطی، مسائل حقوقی فراوانی مطرح شده است. در گستره قراردادها این تأثیر قابل توجه بوده و موجب آن شده است که نحوه اعمال برخی از مباحث حقوق قراردادها در گستره فضای مجازی مورد بررسی واقع شود. حقوق نمایندگی، یکی از این مباحث است که مقاله حاضر قواعد آن را در گستره قراردادهای الکترونیکی مطرح می کند و به تحلیل نقش حقوقی هوش مصنوعی، که از آن به نماینده الکترونیکی یاد می شود، در فرآیند انعقاد قراردادهای الکترونیکی از طریق وب سایت های تعاملی می پردازد و به این سؤال کلیدی پاسخ می دهد که آیا نماینده الکترونیکی صرفاً یک ابزار ارتباطی بین متعاملین است یا خود دارای شخصیت حقوقی مستقل است یا حتی عنوان و جایگاه دیگری در این فرآیند دارد. در این راستا، دیدگاه حقوق قراردادهای ایران، قانون تجارت الکترونیکی ایران مصوب ۱۳۸۲ و نظری های مختلف برای تحلیل جایگاه حقوقی نماینده الکترونیکی با نگاهی تطبیقی مورد بررسی و نقد قرار می گیرد و نظر نگارنده در پایان ارائه می شود.
هر روشی که انتخاب شود، نکات زیر را باید توجه نمود:
۱. چکیده فقط و فقط در یک پاراگراف نوشته می شود. گاهی دیده می شود که چکیده در دو یا سه پاراگراف و حتی چهار پاراگراف نوشته شده است. این رویکرد کاملا غیراستاندارد است. به عنوان یک نمونه عینی از مقاله با عنوان «الغاصب یوخذ بالاشق الاحوال» (نوع چکیده، مسیردهی است):
انتظار متعارف آن است که با تشديد آثار عمل يا تغيير نيت مرتکب و ساير عوامل، حکم مرتکبين نيز شدت يابد که اين امر را مي توان به عنوان يک قاعده، در حقوق و فقه تصور کرد. سوال اين است که آيا مي توان به محض اين که احساس عمومي بر شدت عمل در وضعيت جديد باشد، حکم را نيز شديدتر دانست، يا اين که اين امر در هر مورد نيازمند تصريح شارع يا مقنن است و بدون آن، هر اندازه که شدت و سختي احساس شود، نمي توان حکم شديدتري را مقرر کرد؟
يکي از موارد مشهور که مورد اقتباس برخي از فقها قرار گرفته و در فروعي از مسايل فقهي به آن استناد شده، اعمال شدت و سخت گيري نسبت به غاصب است که با عبارات مختلفي مانند «الغاصب يوخذ باشق الاحوال» بيان مي شود. نويسنده در اين نوشتار در صدد بررسي مفهوم، قلمرو، موارد استفاده و انعکاس آن در متون فقه، قوانين و روندهاي قضايي و سنجش ارزش فقهي و حقوقي آن است.
به عنوان نمونه عینی دیگر از مقاله با عنوان «تفویت منفعت مالک»، ضابطه ای برای جبران خسارت ناشی از نقض حق اختراع در حقوق ایران و آمریکا» که چکیده آن در ۳ پاراگراف بیان شده است (نوع چکیده، ماهوی نویسی است):
چون بخش عمده خسارت ناشی از نقض حق اختراع، خسارت وارد به منفعت است ضابطه مند کردن جبران آن ها ضروری است. نظام حقوقی آمریکا منافع تفویت شده مالک و حق الامتیاز متعارف را به عنوان دو ضابطه تعیین خسارت پذیرفته است. ضابطه اول طبق روش چهار مرحله ای پاندویت (در صورت اثبات وجود تقاضا در بازار، موجود نبودن کالای جانشین در بازار، توان مالک برای تولید کالای موضوع اختراع و اثبات میزان سود) مورد استفاده قرار می گیرد.
طبق این ضابطه، تنها منافعی قابل جبران هستند که مقتضی آن ها موجود و مانع آن ها مفقود باشد و در صورت عدم اثبات یکی از شروط پاندویت یا در صورت درخواست زیاندیده، خسارت براساس حق الامتیاز متعارف تعیین می شود.
در حقوق ایران، تفکیک منافع قابل جبران از منافع غیرقابل جبران همانند حقوق آمریکا است و بخشی از منافع آینده طبق قاعده تفویت، قابل جبران است؛ یعنی منافع ناشی از حق اختراع به سه دسته موجود، در حکم موجود و احتمالی تقسیم می شود. منافع دسته دوم که مقتضی آن ها موجود و مانع آن ها مفقود است مانند دسته اول قابل جبران هستند، چون عرفاً در حکم موجودند. منافع دسته سوم به دلیل نبودن مقتضی یا وجود مانع قابل جبران نیستند.
۲. حجم چکیده اندازه مشخصی دارد. معمولا بین ۱۵۰ الی ۲۵۰ کلمه نوشته می شود. چکیده فوق، ۲۰۲ کلمه است و از نظر حجم متوسط است. امروزه غالب فصلنامه ها دارای سامانه هوشمند هستند که در صورت وارد کردن کلمات اضافی، هشدار داده و امکان ثبت اثر را نمی دهند. همچنین، اگر تعداد کلمات کمتری از کف کلمات الزامی وارد شود، سامانه هشدار می دهد.
۳. سعی شود در متن چکیده از جملات سوالی استفاده نشود.
۴. یکی از روش های خلاصه نویسی یا مسیردهی انتخاب شود و اکیدا روش ماهوی نویسی منع می شود.
۵. گرچه چکیده در ابتدای اثر ذکر می شود اما پس از اتمام اثر نوشته می شود، زمانی که پژوهشگر به جزئیات اثر اشراف کافی دارد.
کلمات کلیدی: کلمات حقوقی اختصاصی اثر
به موجب رویه غالب مجلات علمی، تعداد کلمات کلیدی معمولا بین ۴ الی ۸ کلمه خواهد بود. لکن در عمل، ۴ الی ۸ عبارت نوشته می شود نه کلمه، که هر عبارت با (،) یا (؛) از هم جدا می شود و ممکن است شامل دو یا سه کلمه باشد و در مجموع کل کلمات کلیدی حدود ۱۰ الی ۲۰ کلمه خواهد بود.
به مانند روش چکیده نویسی، انتخاب کلمات کلیدی قاعده مشخصی ندارد. لکن، روش های زیر قابل بحث است:
۱. کلمات حقوقی پرکاربرد در اثر: نقد این روش آن است که در هر اثر حقوقی برخی از کلمات حقوقی مکرر به کار می رود. به عنوان مثال، هر اثر در حوزه حقوق خصوصی، پر است از کلمه عقد و قرارداد، و آیا باید عقد و قرارداد را به عنوان کلمه کلیدی انتخاب کرد؟! قطعا پاسخ شما هم خیر است. یا در آثار حوزه حقوق جزا، کلمات جرم و مجازات و مجرم بسیار به کار می رود؛ طبیعتا این کلمات را نمی توان به عنوان کلمات کلیدی انتخاب کرد.
۲. کلمات حقوقی اختصاصی اثر: بدان معنی است که در بین کلمات حقوقی، بین کلمات حقوقی عمومی و اختصاصی اثر تفکیک قائل شد. به عنوان مثال، در بحث «امکان تجزیه پذیری عقود»، مکرر از کلمات تجزیه پذیری، اصل، قاعده، عقد و قرارداد، صحت و بطلان جزئی یا کلی، حاکمیت اراده، اصل لزوم و صحت، قاعده انحلال، نقض و تخلف استفاده می شود. در بین این کلمات یک سری عمومی اند مانند عقد و قرارداد، حاکمیت اراده، اصل و قاعده، و یک سری مختص این اثرند، مانند تجزیه پذیری، بطلان جزئی، قاعده انحلال. کلمات کلیدی قسم اخیر هستند. ممکن است تعداد کلمات اختصاصی اثر بیش از تعداد مورد نیاز باشد، که در این صورت باید گلچین کرد. در مقابل، اگر کمتر باشند، بایست از بین کلمات حقوقی عمومی، مرتبط ترین کلمات با اثر را انتخاب نمود.
به عنوان نمونه عینی، در مقاله با عنوان «بازمهندسی قواعد تعیین صلاحیت قضایی در جرایم اینترنتی: رویکرد کاربردی» کلمات کلیدی منتخب به این شرح اند:
صلاحیت قضایی، جرایم رایانه ای، سیاست گذاری حقوقی، ماهیت ابری اینترنت
۳. کلمات حقوقی مندرج در عنوان اثر: گفته شد که هر اثری دارای عنوانی است که باید منعکس کننده کل اثر باشد. طبیعتا کلمات مختص پژوهش در عنوان متجلی می شود. اما نظر به اینکه حداقل حدود ۶ کلمه به عنوان کلمات کلیدی لازم است، غالبا کلمات به کار رفته در عنوان، مکفی نخواهند بود و لاجرم بایست از کلمات اختصاصی دیگری که در متن به کار رفته اند، کمک گرفت؛ لذا این روش به تنهایی پاسخگو نیست. علاوه بر این، برخی از فصلنامه ها صریحا عنوان می کنند که استفاده از کلمات عنوان در بین کلمات کلیدی، ممنوع است.
۴. انتظار در زمان جستجو: بدان معنی است که نویسنده خود را در جایگاه جستجوکننده قرار دهد و تصور کند که جستجوگران با وارد کردن چه کلید واژه هایی می توانند به این اثر، مثلا مقاله، برسند؛ همان کلمات را به عنوان کلمات کلیدی درج کند. نقد آن است که همیشه تصور ما دقیق و کامل نیست. ممکن است موتورهای جستجو، با کلمات دیگری غیر از آنچه ما انتخاب کرده ایم، اثر ما را نمایه کنند. علاوه بر این، این روش ممکن است کلمات کلیدی را از محتوی آن دور کند. ملاک منطقی، انتخاب کلمات کلیدی از محتوی اثر است، نه از تصور از رفتار دیگران؛ مگر می شود کلمات کلیدی را که خود اثر دیکته می کند و روبروی ماست، کنار گذاشت و ملاک تصور از کیفیت کلمات انتخابی دیگران را اعمال کرد؟
روش دوم، روش اطمینان بخش تری است. در هر حال، انتخاب کلمات کلیدی به خلاقیت نویسنده نیز بستگی دارد و اوست که باید با اندکی تامل و دقت، بهترین کلمات اختصاصی منعکس کننده فضای اثر را انتخاب و درج کند.
در یک مقاله دیده ایم که نویسنده «کاتوزیان» را در بین کلمات کلیدی آورده است! ما که فلسفه آن را متوجه نشدیم؛ شاید از باب احترام به ایشان بوده است که اگر چنین باشد، قابل دفاع نیست و کار علمی ضوابط خود را دارد و به طریق دیگری می توان ادای احترام کرد همانگونه که در پاورقی همین مقاله این احترام به عمل آمده است. ضمن اینکه تعداد کلمات کلیدی طولانی تر از حد معمول بوده و برخلاف دستورالعمل فصلنامه نیز تنظیم شده است که مقرر می کند: «حداکثر نه کلمه کلیدی به ترتیب حروف الفبا نوشته شود»:
اروس؛ اگپی؛ انس؛ شهوت؛ عشق؛ فرزند طبیعی.؛ فیلیا؛ کاتوزیان؛ لیبیدو؛ محبت؛ وفاداری
بلی، نوشتن نام افراد در چکیده در مواردی می تواند موجه باشد مانند زمانی که نام افراد در عنوان مقاله باشد یا اینکه متن مقاله حقیقتا مبتنی بر آرا و اندیشه های فرد خاصی اداره شود؛ به عنوان نمونه عینی در یک مقاله با عنوان «پژوهشی در باب ادراک زیبایی، بر مبنای رای علامه طباطبایی در فرق میان اعتباریات و حقایق»، کلمات کلیدی به این شرح است:
حقیقت زیبایی، ادراک زیبایی، علامه سیدمحمدحسین طباطبایی، اعتباریات