با عضویت در خبرنامه مطالب را در ایمیل خود دنبال کنید

آیا همه نیازمندی های حقوقی، قابل استخراج از قرآن است؟ وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْ ءٍ (۸۹ – سوره نحل) و با ارجاع به ۳ نظر معروف

دکتر طاهر حبیب زاده – دکتری حقوق فناوری اطلاعات- انگلستان عضو هیات علمی دانشکده معارف اسلامی و حقوق دانشگاه امام صادق (ع) –  آی. دی. تلگرام و اینستاگرام: @drtaherhabibzadeh

این موضوعی نیست که بتوان در یک یادداشت کوتاه به نتیجه درخور رساند. لکن طرح آن می تواند مفید باشد. در ابتدا، این سخن که ممکن است برخی بگویند: جامعه بشری نیازمند حقوق نیست؛ سخن ناواردی است. مهمترین دلیل ما، عمل شارع است. این همه اصول، قواعد و احکام اجتماعی اسلام گواه بر این است که وجود مجموعه ای که امروز با نام حقوق می شناسیم، برای تنظیم جامعه بشری از ضروریات است. چیزی که محل اختلاف است، ابزارها و منشاهای قانون سازی است. بنا مسلم است، مبنا محل اختلاف است. 
در مرحله قانون سازی (منظور هر قاعده الزام آور است که می تواند برگرفته از اراده اکثریت مردم باشد یا در یک سیستم خاصی مانند اسلام از فردی با شرایط ویژه ای صادر شود)، این سوال مطرح است که آیا می توان همه نیازمندی های حقوقی، همه قوانین لازم را، از قرآن گرفت؟! این سوال ظرفیت یک پایان نامه پژوهشی میان رشته ای را دارد.
در پاسخ، در کنار آیات الاحکام (حدود ۵۰۰ آیه و تقریبا ۷.۵ درصد آیات قرآن)، که طبیعتا به صراحت منعکس کننده همه نیازمندی های حقوقی نیست، اولین گزاره قرآنی که در ذهن می آید، آیه ۸۹ سوره نحل است: وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْ ءٍ – قرآن بیان کننده همه چیز است. در اینکه دامنه « لِکُلِّ شَیْ ء» تا کجاست، حداقل ۷ نظر بیان شده است که سه نظر معروف به این شرح است:

۱. در قرآن، همه چیز بیان شده است اما با توجه به این نکته که قرآن یک کتاب تربیت و انسان سازی و هدایت است و برای تکامل فرد و جامعه در همه ابعاد مادی و معنوی نازل شده است، منظور از همه چیز، تمام اموری است که برای پیمودن این راه لازم است، و جامعیت قرآن نیز به همین معنی است؛ نه اینکه قرآن یک دائرة المعارف بزرگ است که تمام جزئیات علوم ریاضی و جغرافیایی و شیمی و فیزیک و گیاه شناسی و مانند آن در قرآن آمده باشد. در زمان های قدیم این همه ابداعات و اختراعات نبوده است، اما با این حال، هدف از خلقت انسان که عبودیت پروردگار است، قابل تحقق بوده است. چه فرقی می کند انسان سوار شتر باشد یا هواپیما؟ مهم، ترقی معرفت راکب به پروردگار است نه ترقی مرکوب! خدا هم به همین مقصود نظر دارد که البته هر دو قابل جمع است و مطرود هم نیست، لکن اولویت بندی در میان است. اگر ما راه عبودیت را در پیش گرفتیم اما ابداعی نداشتیم، مورد بازخواست قرار می گیریم اما اگر در را عبودیت بودیم و به ظاهر یک فرد عادی، ای بسا نمره قبولی خواهیم گرفت.
۲. قرآن جامع است اما برای معصومین علیهم السلام، نه برای سایر بشر؛ معصوم ع است که می تواند از باطن قرآن و نیز به این جهت که قرآن ام الکتاب است، همه نیازمندی های بشر در زمینه های علمی را استخراج کند.
۳. قرآن جامعیت فطری دارد به این معنی که هر آنچه خدای متعال در فطرت انسان ها نهاده است، قرآن مجدد همان مطالب را تذکر می دهد، تا فطرت انسان زنده بماند.

با توضیحات فوق، معلوم می شود که بسته به اینکه ما کدام نظر را قبول داریم، پاسخ متفاوت می شود. در نظر اول، نمی توان مدعی شد همه نیازمندی های حقوقی، از قرآن قابل استنباط باشد چرا که چیزی که مقصود حقوق است، هدایت بشر نیست بلکه تنظیم گری جامعه بشری است و البته که می توان با تنظیم گری صحیح، برای امر هدایت نیز بسترسازی کرد. در رویکرد دوم، در نظر پاسخ مثبت است، اما در عمل خیر، چرا که ما معصوم نیستیم و به معصوم نیز دسترسی نداریم تا ایشان تمام نیازهای حقوقی را از قرآن کشف کنند و در اختیار ما قرار دهند؛ البته که ممکن است بخشی از نیازمندی های حقوقی را، ما نیز بتوانیم از قرآن استنباط درست کنیم اما نه همه نیازمندی ها را. در نظر سوم، اگر معتقد باشیم رسالت اصلی حقوق، تنظیم گری روابط با جوهره برقرار عدالت است، فطرت می تواند مقنن را به سمت قوانین عادلانه سوق دهد و قرآن نیز همین کارکرد را در حوزه قانون گذاری خواهد کرد. لکن به جهت اینکه فطرت نوع مردم که نوع مقننین نیز بخشی از آنان هستند، با سطحی از حجب پوشانده شده، لذا این توانایی بالفعل به طور کامل محقق نمی شود و به همان درجه استفاده از قرآن نیز ممکن نخواهد شد.
 شاید یک پاسخی که بتوان داد این باشد که می توان همه نیازمندی های حقوقی را از قرآن برگرفت، اما آن فرد ما نیستیم!

در تکمیل این سخن، می توان سوال دیگری مطرح کرد و آن اینکه چرا خود را به قرآن محدود کنیم؟ مگر از جمله روایات معتبر بخشی از دارایی علمی و عملی ما نیستند؟ چه ضرورتی دارد که اصرار کنیم حتما باید همه نیازمندی های حقوقی خود را از قرآن استخراج کنیم؟ و چرا باید خود را محروم از قول و فعل و تقریر معصوم کنیم که ای بسا در مواردی، صریح تر و شفاف تر از قرآن ارائه طریق نموده اند؟ مخصوصا که حضرت رسول (ص) دو امانت بر ما سپرده است، نه یکی. 
در پاسخ، از نظر عملی و کشف مراد شارع در مقام تقنین، سوالات فرعی فوق کاملا صحیح است و قطعا در کنار قرآن، قول و فعل و تقریر معصوم نیز مدنظر جدی قرار می گیرد. لکن از منظر پژوهشی، می توان سوال اصلی این نوشته را موجه دانست.
در هر حال، گاهی هم در بناها و مبناهای خودی بیاندیشیم.

امام صادق (علیه‌السلام) در حدیثی خطاب به یونس بن ظبیان می‌فرماید: «یا یونس اذا اردت العلم الصحیح، فعندنا اهل البیت: ‌ای یونس اگر علم صحیح می‌خواهی، نزد ما اهل بیت است.»

از معارف حقه (قرآن و اهل البیت ع) غافل نشویم.

  • تاریخ انتشار: 29 دی 1400
  • تعداد بازدید: 1300
  • بدون دیدگاه