با عضویت در خبرنامه مطالب را در ایمیل خود دنبال کنید

در معنی واژگان حقوقی خارجی دقت کنیم: فرق terminate / termiantion  با rescind  / rescission  در چیست؟

دکتر طاهر حبیب زاده

آدرس ما در تلگرام،  بله، اینستاگرام:‌ @mashk_law

اولی  terminate / termiantion    به معنی خاتمه قرارداد است اما آن خاتمه ای که اجرای قراردادی را که هنوز تمام نشده است، از لحظه ختم آن متوقف می کند. هر چه انجام شده، شده است و هر چه انجام نشده است، دیگر انجام نخواهد شد. اما ترجمه «خاتمه قرارداد» برگرفته از معنی عمومی terminate / termiantion است نه معنی تخصصی حقوقی آن. لذا، معنی فارسی دقیق این است که به جای «خاتمه قرارداد» که در برخی فرهنگ های حقوقی داخلی هم آمده است، از «فسخ قرارداد» استفاده کنیم. به دو دلیل:

 ۱. گفتیم  terminate / termiantion  وقتی به کار می رود که اجرای قرارداد هنوز تمام نشده است. اگر اجرای قرارداد تمام شده باشد که نمی توان قرارداد را فسخ کرد! پس معنی دقیق همان فسخ قرارداد است. و 

۲. خاتمه قرارداد می تواند به عللی غیر از فسخ صورت گیرد مانند جایی که قرارداد منفسخ می شود. اما تعریف فرهنگ لغات خارجی از terminate / termiantion این است که اجرای قرارداد قبل از تمام شدن آن متوقف می شود از سوی یک یا هر دو طرف قرارداد. 

خود فسخ قرارداد نیز به دو دسته تقسیم می شود:

۱. فسخ قرارداد بدون نقض قرارداد از سوی طرف مقابل مانند جایی که حق فسخ برای یکی از طرفین پیش بینی شده است یا قانون چنین حقی را پیش بینی کرده است، و

۲. فسخ قرارداد در پی نقض قرارداد از سوی طرف مقابل، مانند جایی که یکی از طرفین مبلغ قرارداد را در موعد مقرر پرداخت نمی کند. در حال اخیر،‌ طرف متضرر می تواند علاوه بر فسخ قرارداد، کلیه خسارات وارده را نیز مطالبه کند. این خسارات شامل خسارات مستقیم،‌ خسارات تبعی و کلیه هزینه هایی که لازم است متضرر صرف کند تا در موقعیتی قرار گیرد که اگر قرارداد به طو رکامل اجرا می شود در آن موقعیت قرار می گرفت. در واقع مطالبه خسارت یک جبرانی و جایگزینی است برای تعهداتی که باید طبق قرارداد از سوی متعهد که اینک ناقض است اجرا می شده است. یک معادل «نزدیک نه دقیق» این کلمه  cancel / cancellation  به معنی لغو یا کنسل کردن قرارداد است.

نتیجه: این واژه به معنی فسخ قراردادی است که بخشی از قرارداد اجرا شده و بخشی اجرا نشده است. مبنای فسخ می تواند به موجب قانون یا توافق طرفین یا نقض قرارداد از سوی طرف مقابل باشد. اگر کسی بدون وجود یکی از اسباب ذکر شده قرارداد را فسخ کند به این گونه فسخ، فسخ خطاآمیز یا نادرست (wrongful termination) می گویند. 

لازم است ذکر شود که در حقوق کامن لا می گویند هر نقض قراردادی نمی تواند به طرف مقابل حق فسخ قرارداد بدهد بلکه باید نقض قرارداد، اساسی ( material breach) باشد. اگر نقض قرارداد اساسی نباشد طرف متضرر می تواند فقط جبران خسارت مطالبه کند. اینکه چه نقضی اساسی تلقی می شود باید به پرونده های حقوقی مراجعه کرد و نیز توافق طرفین که ممکن است برخی از نقض ها را در رابطه خودشان اساسی توافق کرده باشند. به طور کلی، نقض اساسی آن نقضی است که طرف متضرر را به طور اساسی از رسیدن به هدف اش از انعقاد قرارداد باز می دارد.

باید دقت کنیم که زیاد بودن خسارات مالی نقض، لزوما دلیل بر اساسی بودن نقض نیست! بلکه باید در هر پرونده به طور جداگانه تصمیم گرفت که هدف طرف متضرر از انعقاد قرارداد چه بوده است و آیا نقض قرارداد به طور جدی مانع از رسیدن وی به هدف از انعقاد قرارداد شده است یا خیر. این هدف می تواند «نوعی» باشد مانند رسیدن به سود، که الان با نقض قرارداد حاصل نشده است و به زیان تبدیل شده است، و نیز می تواند«شخصی» باشد؛ مثلا خریدار خودرویی که به رنگ زرد علاقمند است و با این فرض که فروشنده خودرو زرد رنگی دارد ترغیب می شود که خودرو را بخرد، اما خودرو سفید رنگ یا کرمی رنگ تحویل می گیرد،‌ هرچند از دید عموم رنگ وصف اساسی نیست و نقض اساسی نمی تواند باشد، اما از دید خریدار که رنگ برای وی هدف اصلی بوده است و از علل اصلی ورود وی در قرارداد، این نقض اساسی محسوب می شود و حق فسخ قرارداد را دارد.   

دومی – rescind  / rescission  – به معنی پایان دادن به اجرای قرارداد است که در اثر آن وضعیت طرفین قرارداد به حالت قبل از اجرای قرارداد برمی گردد.  به معنی دقیق،‌ اثر rescind  / rescission مثل اثر «ابطال قرارداد» است که حالت اعاده به وضع سابق دارد. موارد استفاده از این واژه در کامن لا مشخص است مثل معامله اکراهی و فضولی در حقوق ایران که رد یا تنفیذ در آنها بحث می شود. یک نمونه بارز کاربرد این واژه در حقوق کامن لا، قراردادهای اکراهی است که مکره می تواند آن را رد یا تنفیذ کند. اگر رد کنید نتیجه آن ابطال قرارداد است در این صورت می گوییم مکره قرارداد را  rescind کرد و نمی گوییم terminate کرد،‌ چرا که گفتیم terminate به معنی فسخ قرارداد است نه باطل کردن آن! مورد دیگر کاربرد rescind  / rescission در تدلیس متقلبانه (fraudulent misrepresentation) است که در حقوق قراردادهای کامن لا یکی از انواع سه گانه تدلیس است و طرف فریب خورده می تواند قرارداد را rescind  / rescission کند. 

باید دقت کرد که دادگاه ها توسل به rescind  / rescission از سوی متضرر را وقتی اجازه می دهند که اعاده وضعیت طرفین به قبل از انعقاد قرارداد ممکن است! 

نتیجه: برای اینکه برداشت های متفاوتی از یک واژه نشود پیشنهاد اکید می شود که مفهوم آن واژه تعریف شود. به عنوان مثال، اگر در قرارداد از terminate استفاده می کنیم بگوییم که مفهوم آن و کارکردآن و آثار آن چیست و الا توسل به فرهنگ های لغات قطعا مفید نخواهد بود که هر کس از ظن خود یار واژگان شده است.

آدرس ما در تلگرام،  بله، اینستاگرام:‌ @mashk_law

  • تاریخ انتشار: 31 تیر 1397
  • تعداد بازدید: 4381
  • بدون دیدگاه